شعر

ساخت وبلاگ
سلام

شاعر میگه

من آنچه گفته اند و شنیدید نیستم

یک عمر با هویّت مجهول زیستم

از بس که با نقاب خودم خو گرفته ام

چندی ست سخت برده ام از یاد کیستم !

یه شاعر دیگم میگه

برای آن چه که دوستش داری

از جان باید بگذری

بعد ...

می ماند زندگی

و آنچه که دوستش داشتی ...

یکی دیگشونم میگه

آخرین پرنده را هم رها کرده ام

امّا هنوز غمگینم ! 

چیزی

در این قفس خالی هست

که ... آزاد نمی شود ...

واین یکی

هر چه می دوم

با گمانِ ردّ گام های تو

گم نمی شوم ...

راستی !

در میان این همه اگر

تو چـــــــقدر

بایدی !

 

 

همین دیگه

بای ....

 

 

 

کلبه شخصی...
ما را در سایت کلبه شخصی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shab92o بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 8:08